تفاوت اسمای ملکی
خداوند دارای اقتدار است برای همین است که خود را «الْمَلِک»، «مَلِیک» و «مالِک» خوانده است که هر یک نوعی از اقتدار الهی و سیطره و چیرگی او را بیان میکند. «الْمَلِک» ناظر به جهت ثبوت اصل اقتدار است و نسبت به استمرار و نسبتی که داده میشود دلالتی ندارد و «مَلِیک»افزون بر جهت ثبوت، استمرار آن را نیز حکایت دارد و «مالِک» مالک افزون بر ثبوت و استمرار، جهت قیام و وصف بودن اقتدار و نسبت بودن آن را بیانگر است. برای همین است که اقتدار در «الْمَلِک» و «مَلِیک»بیش از اقتدار «مالِک»است.
(۲۵۰)
«الْمَلِک» از صفات مشترک میان حق تعالی و خلق است و هر کس به میزان اقتدار خود به این اسم تخلق دارد، ولی اقتدار هر پدیدهای که از آن به «ملکوت» تعبیر میشود در دست خداوند است: «فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیدِهِ مَلَکوتُ کلِّ شَیءٍ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ»(۱). ملکوت هر چیزی در دست خداست و ظهور آن در خلق است. کسی که ملکوت هر چیزی را میبیند برای دیدن به چشم سر نیاز ندارد و از پشت سر هم میتواند پدیدهها را مشاهده کند؛ چرا که با ملکوت آنها با این پدیدهها در ارتباط است.
همهٔ پدیدههای هستی ظهورات مُلکی حق تعالی است و تمامی این پدیدهها مُلک حق تعالی است. حق تعالی نسبت به همهٔ پدیدهها «مَلِیک» و «مالِک» است؛ یعنی تمامی پدیدهها به او نسبت ثبوتی و استمراری دارند.
خداوند در سورهٔ حمد، نخست ربوبیت خود به تمامی عوالم را طرح میکند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»، سپس مهرورزی و عشقمحوری ربوبیت خود را میآورد: «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»، ولی ربوبیت و عشقمحوری سبب مالکیت نمیشود و بعد از آن است که مالکیت خود را نیز اعلان میکند و میفرماید: «مَالِک یوْمِ الدِّینِ». اسم «مالِک» بالاتر و برتر از اسم «رَبّ» است. اقتدار «رَبّ» میشود صوری باشد، ولی اقتدار «مالِک» که برای خداوند اطلاقی است تمامی ذات، صفات، آثار و منافع را به صورت نامحدود آن هم نسبت به رقبهٔ شیء در بر میگیرد.
- یس / ۸۳.
(۲۵۱)