رقم ذکر الله
در استفادهٔ انشایی از اسمای الهی، حروف آن مورد لحاظ قرار میگیرد. هر حرفی برای خود شماره و پلاکی دارد که توجه به آن در شناخت آثار اسم الهی ضروری است. هر اسمی مانند هر آیه و هر سورهای دارای اعداد و ارقامی گویاست و هر آیه و سوره و نیز هر اسمی را میتوان به اعداد گویای ریاضی تبدیل نمود؛ بهگونهای که با نگاه به آن
(۶۳)
اعداد میتوان آیه یا سوره را از نو نوشت. خاصیت و آثار آیات، سورهها و نیز واژگان قرآن کریم و اسمای الهی و نحوهٔ کارگشایی آن، از این ارقام قابل کشف و شناسایی است.
ابتداییترین حروف شمارشی، حروف ابجد است که برای یک تا هزار حروفی تعریف شده است؛ مانند: «ابجد هوّز حطّی» که از یک تا ده است. الف همان عدد یک و از حروف مکشوف است و قامت هر اسمی است. توجه به تعداد الفها و نیز همزه که همان الف است نقطهٔ شروع کارگشایی آن کلمه است.
حروف ابجد «کلمن» شمارش دهتاییهاست از ده تا پنجاه. «سعفص» از شصت تا نود و «قرشت» از یکصد تا چهارصد و «ثخذ» از پانصد تا هفتصد و «ضظغ» از هشتصد تا هزار است.
در میان اسمای الهی اسم بسیط «اَبَد» کمترین رقم را داراست که جمع حروف ابجد آن هفت میشود، بنابراین نخستین اسم در میان ارقام «هفت» است مگر ضمیر «هو» را بدون واو در نظر بگیریم که عدد پنج را دارد وگرنه عدد «هو» یازده است. در جانب بیشترین رقم، اسم ترکیبی «غیاث المستغیثین» است که شمارهٔ آن ۳۶۱۲ است.
هرچه شمارگان اسم کمتر باشد، برای کسی مناسب است که در مرتبهٔ بالاتری قرار دارد و اسما با شمارهٔ اندک سنگینتر از اسمایی هستند که ارقام بالاتری دارند. آسیب اسمایی که شمارهٔ کمتری دارد بسیار فراوان و سهمگین است.
برای نمونه، اسم «ابد» برای کسی مناسب است که عاشق شده و در پی دلبر است. دنیا برای چنین کسی معنا ندارد، از این رو کم و گزیده میگوید و هر بار که آن را میگوید چیزی از دست میدهد و دردی بر درد وی افزوده میشود؛ در حالی که «غیاث المستغیثین» برای ضعیفی که تحت ظلم واقع شده و از آن ظلم به درد و خشکی و ریزش افتاده است و نیاز به کشش و قدرت تحمل دارد کارگشاست. کسی که میخواهد از ظالمی انتقام بگیرد.
عدد اسم طیبهٔ «اللَّه» حاصل جمع یک، سی، سی، یک و پنج است که ۶۶ میباشد. باید توجه داشت الف بعد از لام استعلاجی است و جزو کلمه نیست.
برای سالکی که در مقام شور قرار دارد توصیه میشود آن را شصت و شش بار با حرف ندا بیاورد. شصت و شش رقم این اسم است و حرف ندای آن از این روست که سالکی که در مرتبهٔ شور قرار دارد، هنوز دارای کثرت است. آوردن «یا» و ایجاد کثرت برای این اسم بدان سبب است که ذکرپرداز در این مرتبه به کثرت دچار است و نیازمند ایجاد مناسبت میباشد.
حرف ندای «یا» درآمد باب ذکر و ترنم آن است تا نفس را برای بر شدن و مناسبت پیدا کردن با ذکر یکی از اسمای حق تعالی آماده کند و با حصول عروج، آن را از ذکر حذف میکنند.
همچنین این ذکر را با اسمای مرحمتی میآورند تا از ثقل آن کاسته شود.
سالک پس از مدتی که یای ندا را از آن حذف نمود آن را در بستههای شصت و شش تایی میآورد. این بسته
(۶۴)
میتواند پنج تایی یا هفت تایی تا هزار تایی باشد؛ یعنی هر بسته شصت و شش «اللَّه» دارد که پنج بستهٔ آن به سیصد و سی «اللَّه» میرسد. بیش از هزار بسته، شرایط دیگری مییابد.