اگر آدمی در گرفتاریها و مشکلات و حوادث شوم روزگار تنها به خداوند متعال دلبستگی داشته باشد، هرگز زمینگیر نمیشود و هالهای از یأس و حرمان اطراف او را فرا نمیگیرد. آن کس که در حوادث روزگار و مشکلات زندگی مأیوس میشود، یا ایمانی ضعیف به حق تعالی دارد یا ایمان درستی ندارد و یا آنکه ایمان ندارد، وگرنه مؤمن هیچگاه تسلیم ناملایمات ریز و درشت زندگی نمیگردد.
در گرفتاریها و یا تحصیل خواستهها اگر آدمی به جای بندگان خدا به حضرت حق روی آورد و به او پناهنده شود، زودتر پناه مییابد و خواستهاش زودتر برآورده میشود. اگر به خداوند مهربان مثل بندگانش التماس شود، زودتر و بهتر پاسخ دریافت میشود و اگر آن مقدار که آدمی در بعضی مواقع توجه به مخلوقات پیدا میکند، به خدا توجه کند، زودتر و بهتر به کمال مطلوب خود میرسد.
بندگان خدا نمیتوانند محدودیت نداشته باشند و در هر صورت، زمانی کاسه صبرشان لبریز میشود. تنها حق تعالی است که در هر صورت، گنجایش هموار کردن کاستیها را دارد و غیر از او هر کس که باشد به جایی میرسد که دیگر ظرفیت بخشش و گذشت را ندارد و تنها این خدای مهربان است که در هر شرایطی از حضرتش امید بخشش میتوان داشت.
به جای توجه به مخلوق باید رو سوی خالق داشت و در دل، سایهای جز حق تعالی را گسترش نداد و در هر شرایط و خصوصیتی راهی به سوی حق باز گذاشت و مرکز همه خطوط را به حق منتهی کرد و به آن ایمان داشت.
گاه میشود که توجه، التماس و انتظار آدمی به مخلوقی بیش از خالق است. در اینگونه مواقع، سقوط و انحطاط آدمی نزدیک میشود و در تحقیر و شکست قرار میگیرد و خود را از خود کمتر میبیند و تسلیم هر خار و خاشاکی میگردد و خود را بدون خدای خود و باطل مشاهده میکند.
باید رو سوی حق آورد و دل به او بست و اگر فروتنی و کوچکی باشد، در نزد حق باشد و یأس و حرمان را از خود دور داشت و در هر صورت، خود را بدون حق تعالی ندید و کسی و چیزی را جز حق تعالی مؤثر ندانست؛ چرا که همه عالم به فرمان اوست و اوست که بر تمام هستی حکمرانی میکند.